ترلانترلان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

دوست داشتنی ما

یکسالگی

ماه زندگیم..فرشته کوچکم ..یک ساله شد به همین زودی دلم برای همه 365 روزی که با هم گذراندیم تنگ شد!..365 روزی که جزو بهترین و شیرینترین لحظه های عمرم بود... می دانم که دلم برای همه روزهایی که با هم گذراندیم تنگ میشود..برای روزهای تکرار نشدنی نوزادیش..برای نفس هایش که بوی شیر میداد..و آن عطر خاص تنش..بوی پاکی و فرشتگی..که کم از بوی ناب بهشت نداشت پارسال در چنین روزی پر بودم از هیجان..و انتظار برای دیدن روی ماهش و حالا یک سال است که به لطف وجود پربرکتش... مادر شده ام و مادری کرده ام.. خدایم..شکر برای بودنش..سلامتیش..خنده هایش..و همه لحظات بکر مادرانه ای که او خالقش بود..دخترک شیرین دوست داشتنیم خدایا.....
18 فروردين 1394

دوازده ماهگی

این ماه که مامانی چقد سرم شلوغ بود علاوه بر خونه تکونی تهیه وسایل تولد و لباس تولد شما هم بود واقعا خیلی کار داشتم ولی بالاخره لباستو آماده کردم کلاه تولدتو و بقیه وسایل تزیینی واسه تولدت تو این ماه اولین نوروزتو دیدی فدات بشم و من و شما و بابایی باهم رفتیم آتلیه و کنار سفره هفت سین عکس گرفتیم،در ضمن عید امسال کلی هم عیدی گرفتی دختر گلم برات ماهی قرمز خریدیم فدات بشم ازین به بعد هر سال عید برات ماهی قرمز میخریم دیگه تو دختر گل هر جا رفتیم عید دیدنی کلی شیطونی کردی و همه جا رو به هم ریختی ولی عیب نداره بچه ای دیگه قربونت برم عید کارت دعوت تولدتو به عمه و عمو و خاله ها وقتی اومدن خونمون عید دیدنی دادیم و برای 15 فروردین دعوتشون کردیم ...
12 فروردين 1394
1